هععي

یه روزی میاد که دیگه دلت برام نریزه که یادت نیاد تولد من چند پاییزه هر کدوم از ما کنار یکی دیگه خوشبخته چیزی که امروز باورش واسه هر دومون سخته یه روزی میاد سالی یه بارم یاد هم نیاییم از گذشته مون جز فراموشی هیچ چیزی نخواییم از تو فکر ما خاطرات ما می تونه رد شه بدون اینکه حتی یه لحظه حالمون بد شه فکر نکردن به خاطراتمون رو بلد میشیم می بینیم همو از کنار هم ساده رد میشیم انگار نه انگار به من می گفتی بی تو نابودم انگار نه انگار یه روزگاری عاشقت بودم می بینیم همو اونم یه جا که غرق احساسیم با هرکی باشیم نباید بگیم همو می شناسیم برای اینکه حتی یه لحظه سمت هم نیاییم میری ومیرم بی خداحافظی بدون سلام غمگينه نه
ســـــــــ ــــــ ـــــــــویــــــــــ ــــــ ــــــن یه ,انگار ,هم ,همو ,رد ,نیاییم ,یه لحظه ,بینیم همو ,حتی یه ,انگار نه ,نه انگارمنبع

......هععي

پژمردگي

دردودل

عنوان قصه ام ؟!!!شايدهمان عشقي ازسرزمين مريخ

پايان شب..

به ياددوستي هاي بي پايان(گويا-نيمار)

ميشه اين سالهاتموم شه؟

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها
گروه فرهنگی،هنری آفتاب نوجوان zeldarealtd74 home تصنیف بهاران وبلاگ بستام وبسایت مرکزی مین 2 گراف مینی دیجیتال مارکتینگ گروه نرم افزاری کلاسیک ایرانیان اقامت اسپانیا بدون خرید ملک هر چی بخوای هست